گروه:
علوم انسانی
کارفرما:
سازمان صنعت، معدن و تجارت استان هرمزگان
مجری:
دکتر مهدی میرزاده کوهشاهی - دانشگاه هرمزگان چکیده طرح:
شرکتهای تعاونی یکی از مهمترین مؤسساتی هستند که میتوانند با کاهش فقر و ایجاد زمینههای مشارکت اجتماعی، رفاه اجتماعی – اقتصادی عموم مردم را در حد نسبی فراهم نمایند. لذا شرکتهای تعاونی ابزاری مهم در مشارکت دادن شهروندان در امور اقتصادی هستند به طوری که میتوانند زمینههای اشتغال و درآمدزایی و نیز مستقل شدن از دولت را در امر توسعه ایجاد کنند. بهبود معیشت مردم که شامل کاستن از هزینههای تولید، ایجاد خط اشتغال، توزیع عادلانۀ کالا یا خدمات، کاستن از فشار تورم از دوش طبقات کم درآمد یا درآمد ثابت و ارتقای سطح درآمد و وضعیت اجتماعی مردم، جلوگیری از اضمحلال پیوندهای اجتماعی، مبارزه با فقر، جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها، تشویق به پسانداز و تمرکز آن و ... است با گسترش روحیۀ تعاون و همکاری در اجتماع میسر خواهد شد. یکی از آثار بهبود فضای کسب و کار، بهبود معیشت جامعه است که تعاونیها جایگاه مهمی در این خصوص دارند. تعاونیها با توجه به نظریۀ سه گانۀ بانک جهانی، «فرصت»، «توانمندسازی» و «امنیت» در اصلاح نظام توزیع و بهبود معیشت مردم نقش بسزایی دارند.
پژوهش حاضر با هدف تبیین رکود تعاونیهای مرزنشینان و اثرات آن بر تبادلات مرزی و معیشت مرزنشینان استان هرمزگان انجام گرفته است. این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی و از نظر روش مطالعه توصیفی – تحلیلی محسوب میشود. روش جمعآوری دادهها و اطلاعات پژوهش از دو روش مطالعات کتابخانهای و مصاحبه استفاده شده است. جامعۀ آماری این پژوهش کلیه کارشناسان و نخبگان، سازمانها، نهادها و مؤسسات مرتبط است که در نهایت 19 نفر از آنها به عنوان نمونۀ آماری به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. برای تحلیل دادهها در بخش نخست و تحلیل اسناد بالا دستی، قوانین و مقررات از روش تحلیل محتوای کیفی ، بخش دوم بررسی شرایط محیطی استان هرمزگان با دیدی همهجانبه مسائل مورد بررسی قرار گرفت. بخش سوم تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری مؤلفههای مهم و تأثیرگذار دیدگاهها و نقطه نظرات ذینفعان و نخبگان استخراج شد و نهایتاً بخش چهارم با استفاده از تحلیل تکافت صورت گرفت. نتایج حاصل از یافتهها نشان میدهد مهمترین عوامل رکود تعاونیهای مرزنشینان بر اساس روش تحلیل محتوا مشکلات ساختاری، فقدان نظارت و شفافیت، فقدان آموزش و مهارت، مشکلات مدیریتی، مشکلات اقتصادی، مشکلات مالیاتی و فقدان مزیتهای نسبی است، همچنین یافتههای حاصل از ماتریس SWOT بیانگر راهبرد تدافعی است که با استفاده از کـاهش ضعفهای موجود بهمنظور کاستن و خنثی سازی تهدیدات محیطی و شرایط نامساعد بیرونی مرتبط با تجارت مرزی بپردازد.
اهداف طرح:
آسیب شناسی وضعیت تعاونی های مرزنشینان در استان هرمزگان و شناسایی دلایل رکود آنها
معرفي بهترين راهکارها جهت افزایش کیفیت زندگی مرزنشینان از طریق توسعه و رونق تعاونی های مرزنشینان
دستاوردها:
شرکتهای تعاونی یکی از مهمترین مؤسساتی هستند که میتوانند با کاهش فقر و ایجاد زمینههای مشارکت اجتماعی، رفاه اجتماعی – اقتصادی عموم مردم را در حد نسبی فراهم نمایند. لذا شرکتهای تعاونی ابزاری مهم در مشارکت دادن شهروندان در امور اقتصادی هستند به طوری که میتوانند زمینههای اشتغال و درآمدزایی و نیز مستقل شدن از دولت را در امر توسعه ایجاد کنند(نیازی و نصرآبادی، 1385). بهبود معیشت مردم که شامل کاستن از هزینههای تولید، ایجاد خط اشتغال، توزیع عادلانۀ کالا یا خدمات، کاستن از فشار تورم از دوش طبقات کم درآمد یا درآمد ثابت و ارتقای سطح درآمد و وضعیت اجتماعی مردم، جلوگیری از اضمحلال پیوندهای اجتماعی، مبارزه با فقر، جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها، تشویق به پسانداز و تمرکز آن و ... است با گسترش روحیۀ تعاون و همکاری در اجتماع میسر خواهد شد. یکی از آثار بهبود فضای کسب و کار، بهبود معیشت جامعه است که تعاونیها جایگاه مهمی در این خصوص دارند. تعاونیها با توجه به نظریۀ سه گانۀ بانک جهانی، «فرصت»، «توانمندسازی» و «امنیت» در اصلاح نظام توزیع و بهبود معیشت مردم نقش بسزایی دارند (انتظاریان و سنجری، 1392: 78). در این راستا اگر چه فرصتهای محلی وجود داشته و تسهیلات محدود دولتی نیز که میتوان از آن تحت عنوان فرصت یاد کرد کمابیش در دسترس مرزنشینان بوده است اما عدم توجه به مقوله توانمندسازی سبب شده است که مرزنشینان توان استفاده از فرصتهای موجود را نداشته باشند. چنین وضعیتی سبب تداوم چرخه باطل فقر، مشکلات معیشتی و فعالیتهای غیرقانونی در این مناطق شده و امنیت ملی را در معنای موسع آن به خطر بیاندازد.
در این پژوهش تلاش شد علل رکود فعالیتهای تعاونیهای مرزنشینان مورد بررسی و آسیب شناسی قرار گرفته و عوامل و متغیرهای موثر در این زمینه شناسی شوند، عوامل و مولفههایی که اثرات قابل توجهی بر معیشت مرزنشینان استان هرمزگان دارند. همانطور که یافتههای تحقیق در فصل چهارم نشان داد مجموعهای از مشکلات ساختاری، مدیریتی، اقتصادی، مالیاتی به همراه فقدان نظارت و شفافیت وفقدان آموزش و مهارت کافی در تعاونیها، در نهایت کاهش و فقدان مزیتهای نسبی فعالیت در قالب تعاونیهای مرزنشینان منجر به رکود و ورشکستگی تعاونیهای مرزنشینان استان هرمزگان شده است.
در این میان تعلق گرفتن مالیات بر تعاونیها، عدم تخصیص ارز دولتی و نیمایی، عدم نظارت نهادهای ذیربط، مشکلات مربوط به احراز هویت افراد و سامانۀ تار و کارت هوشمند مهمترین علل موثر در رکود تعاونیهای مرزنشینان استان هرمزگان بوده است.
نادیده گرفتن اهداف شکلگیری تعاونیهای مرزنشینان، نگاه منفی در مرکز و میان نهادهای ذیربط به میزان صادرات و واردات تعاونیها و عدم رعایت الزامات و ملاحظات مناطق مرزی در فرآیند قانون گذاری درباره تعاونیهای مرزنشینان سبب شده تسهیلات اعطایی و ارائه شده به تعاونیهای مرزنشینان با آنچه به تحقق اهداف آنها کمک میکند فاصله بسیاری داشته باشد.
واقعیت آن است که هدف از شکلگیری تعاونیهای مرزنشینان انتفاع اقتصادی برای دولت از طریق اخذ مالیات و غیره نبود بلکه هدف کمک به نهادهای دولتی برای فراهم آوردن بسترهای لازم برای ماندگاری جمعیت بومی در منطقه، تأمین معیشت ساکنان مناطق مرزی و حفظ امنیت پایدار در این مناطق بود، امری که استان هرمزگان نیز با توجه به موقعیت راهبردی ویژه و شرایط نامساعد اقلیمی از آن مستثنی نیست. مطابق قانون تعاونیها مجازند به اندازه ارزش 3 درصد صادرات و واردات سال قبل فعالیت داشته و در این راستا از معافیت و تسهیلات استفاده کنند اما در عمل میزان صادرات تعاونیها حتی در شرایط رونق و فعالیت تعاونیها بسیار ناچیز است.
از این رو سختگیری نسبت به مالیات و جلوگیری از ورود کالاهای وارد شده توسط آنها با سایر استانهای کشور با محاسبه کل ارزش کالاها و بزرگی بازار مصرف کشور فاقد توجیه است. این در حالی است که در صورت عدم فعالیت تعاونیهای مرزنشینان به عنوان یک نهاد رسمی و قانونی، این کالاها از طرق غیررسمی وارد میشود. نکته شایان ذکر در این زمینه آن است که با وجود امکان عرصه در بازارهای محلی و استان، این کالاها حتی نیاز بسیاری از مناطق استان را نیز تأمین نمیکنند
در نگاه سختگیرانه و منطبق با ظاهر قانون که با علت وجودی و اهداف شکلگیری تعاونیهای مرزنشینان نیز در تضاد است بدون فراهم آوردن زیرساختهای لازم از جمله ایجاد توانمندسازی، آموزش مناسب، وجود بازارچههای فعال و... تسهیلات محدود فعلی نیز ایجاد رانت میکند. رانتهایی که در نهایت افراد فرصتطلب و سودجو چه در درون تعاونیها و چه افرادی مانند تاجران در بیرون از تعاونیها از آنها سود خواهند برد.
در دورهای که نوسانات گسترده اقتصادی حتی عملکرد تاجران و بنگاههای و شرکتهای تجاری بزرگ را تحتالشعاع قرار داده است، مالیاتها عملاً مزیت نسبی فعالیت در تعاونی را از بین برده است. این در حالی است که برخی سیاستها مانند واردات در برابر صادرات مانعی در جهت فعالیت تعاونیها است. تعاونیهای مرزنشینان استان همانند بسیاری از نقاط کشور از فقدان نظارت نظاممند رنج میبرند و این امر سبب ابهام در عملکرد و عدم شفافیت در مسائل آنها شده است. این در حالی است که مصلحت اندیشیهای سابق منجر به کتمان بسیاری از ضعفها و خطاهای مدیریتی در تعاونیها شده بود. با هوشمند شدن کارت مبادلات مرزی، شفافیت تا حدی بیشتر شده است اما صدور این کارتها مستلزم هزینههایی است که افزایش آنها مانع فعالیت شده است. بسیاری از مشکلات فعلی تعاونیها نیز نتیجه عملکرد مدیران گذشته و ضعف دستگاههای نظارتی در آن برهه زمانی است که اکنون به کلافهای درهم تنیده تبدیل شده و تعطیلی تعاونیها را در پی داشته است تداوم این مشکلات در کنار فضای نامناسب کشب و کار سبب شده افراد فعال تعاونیها فاقد انگیزه لازم برای فعالیت در قالب این تشکلها باشند.
اعضا و مدیران تعاونی با قوانین، مقررات و مهارتهای تجارت آشنا نیستند.
عامل دیگری که امروزه نقش موثری در رکود تعاونیها و به دنبال آن رکود کسب و کار در مناطق مرزی استان دارد، فقدان سرمایه و نقدینگی است. این در حالی است که به علت بدهیهای انباشته شده و مشکلات مالیاتی امکان اخذ تسهیلات بانکی نیز به راحتی میسر نیست. از این رو به نظر میرسد تجدید حیات تعاونیهای استان نیازمند تجدید نظر در عرصه فعالیت آنها و بازمعماری و طرحی نو در انداختن است بدین شکل که تعاونیهای مرزنشینان از حالت صرفاً تجاری خارج شده و به یک تشکل اقتصادی متشکل از شهروندان مناطق مرزی تبدیل شود که در عرصههای مختلف اقتصادی اعم از تولید، توزیع و مصرف در بخشهای مختلف خدمات، صنعت و کشاورزی به ویژه با رویکرد ایجاد و افزایش تولید روزآمد متناسب با بازارهای منطقهای فعال است.